معنی mener
mener
رهبری کردن، انجام دهد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با mener
miner
miner
تَضعیف کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
menor
menor
کَمتَر، جُزئی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
meter
meter
دَر هَم پیچیدَن، قَرار دادَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
mexer
mexer
هَم زَدَن، مَخلوط کَردَن، حَرَکَت دادَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
meter
meter
دَر هَم پیچیدَن، مِتر
دیکشنری پرتغالی به فارسی
menor
menor
کَمتَر، کوچَکتَر، جُزئی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
meer
meer
بیشتَرِ
دیکشنری هلندی به فارسی