kutikisa غرّش کردن، تکان دادن، تکرار کردن، سوسو زدن، لرزیدن، غرغرکننده، ترساندن، لرزاندن ادامه... غُرِّش کَردَن، تِکان دادَن، تِکرار کَردَن، سوسو زَدَن، لَرزیدَن، غِرغِرکُنَندِه، تَرساندَن، لَرزاندَن دیکشنری سواحیلی به فارسی