ترجمه kutimiza به فارسی - دیکشنری سواحیلی به فارسی
واژههای مرتبط با kutimiza
kutikisa
- kutikisa
- غُرِّش کَردَن، تِکان دادَن، تِکرار کَردَن، سوسو زَدَن، لَرزیدَن، غِرغِرکُنَندِه، تَرساندَن، لَرزاندَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kuumiza
- kuumiza
- رَنجاندَن، صَدَمِه زَدَن، آزُردِه کَردَن، موذی، آسیب رِساندَن، تَحمیل کَردَن، آسیب زَدَن، دَردناک، زَخم زَنَندِه، دَردآوَر
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kutumia
- kutumia
- مُفید بودَن، بَرایِ اِستِفادِه، اِعمال کَردَن، مَصرَف کَردَن، اِستِثمار کَردَن، مَهار کَردَن، صَرف کَردَن، اِستِفادِه کَردَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی