جدول جو
جدول جو

معنی kutambu - جستجوی لغت در جدول جو

kutambu
شناسایی، متوجّه شدن
دیکشنری سواحیلی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویب کردن، برای شناسایی، تشخیص دادن، شناسایی کردن، شناختن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
تلفّظ کردن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
خزنده، خزیدن، حالت خزیدن پیدا کردن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
تزئین و آرایش کردن، برای تزئین، زینت دادن، زیبا کردن، تزئین کردن، پر پرواز کردن، تأمین کردن، داماد شدن، پوشاندن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
درمان کردن، درمان
دیکشنری سواحیلی به فارسی
جبران کردن، برای توبه کردن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
شادی، شیرینی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
شناخته شده، شناخته شود
دیکشنری سواحیلی به فارسی
قابل درک، شناخته شود، شهرت یافتن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
قابل تشخیص، قابل شناسایی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
به طور غیرقابل شناسایی، به روشی غیرقابل کشف
دیکشنری سواحیلی به فارسی
به طور قابل شناسایی، به شکلی قابل تشخیص
دیکشنری سواحیلی به فارسی