معنی keliling - جستجوی لغت در جدول جو
keliling
محیط، اطراف
ادامه...
مُحیط، اَطراف
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
keriting
فرمی، فرفری
ادامه...
فُرمی، فِرفِری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kwelling
اذیّت، عذاب
ادامه...
اَذیَّت، عَذاب
دیکشنری هلندی به فارسی
Telling
جالب، گفتن
ادامه...
جالِب، گُفتَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
veiling
حراج
ادامه...
حَراج
دیکشنری هلندی به فارسی
berkeliling
متحرّک، اطراف
ادامه...
مُتِحَرِّک، اَطراف
دیکشنری اندونزیایی به فارسی