معنی isolasi - جستجوی لغت در جدول جو
isolasi
عایق بندی، انزوا
ادامه...
عایِق بَندی، اِنزِوا
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
inflasi
تورّم
ادامه...
تَوَرُّم
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
isokrasi
برابری سیاسی، ایزوکراسی
ادامه...
بَرابَری سیاسی، ایزُوکراسی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
inovasi
نوآوری
ادامه...
نُوآوَری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
osilasi
نوسان
ادامه...
نَوَسَان
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
isolado
منزوی، جدا شده، منعزل، مجزّا
ادامه...
مُنزَوی، جُدا شُدِه، مُنعَزِل، مُجَزّا
دیکشنری پرتغالی به فارسی
isolato
مجزّا، جدا شده، منزوی، منعزل
ادامه...
مُجَزّا، جُدا شُدِه، مُنزَوی، مُنعَزِل
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
isolare
جدا کردن، منزوی کردن، عایق بندی کردن
ادامه...
جُدا کَردَن، مُنزَوی کَردَن، عایِق بَندی کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
isolatie
عایق بندی، عایق، انزوا
ادامه...
عایِق بَندی، عایِق، اِنزِوا
دیکشنری هلندی به فارسی
isolar
عایق بندی کردن، منزوی کردن، جدا کردن
ادامه...
عایِق بَندی کَردَن، مُنزَوی کَردَن، جُدا کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
solusi
راه حلّ
ادامه...
راهِ حَلّ
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
isolasionisme
انزواگرایی، انزواطلبی
ادامه...
اِنزِواگَرایی، اِنزِواطَلَبی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
isolasionis
انزواگرا، انزواطلب
ادامه...
اِنزِواگَرا، اِنزِواطَلَب
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengisolasi
عایق بندی کردن، منزوی کردن، جدا کردن
ادامه...
عایِق بَندی کَردَن، مُنزَوی کَردَن، جُدا کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
terisolasi
منعزل، جدا شده
ادامه...
مُنعَزِل، جُدا شُدِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی