جدول جو
جدول جو

معنی inventare - جستجوی لغت در جدول جو

inventare
ابداع کردن، اختراع کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

سرمایه گذاری کردن، سرمایه گذاری کنید، صاحب شدن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
دعوت دادن، دعوت کنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
مخترع
دیکشنری پرتغالی به فارسی
مخترع
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
تلاش کردن، تلاش، سعی کردن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
موجودی
دیکشنری آلمانی به فارسی
ابداع کردن، اختراع کردن، فهرست کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
موجودی
دیکشنری هلندی به فارسی
موجودی، موج
دیکشنری لهستانی به فارسی
موجودی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
برعکس کردن، معکوس، معکوس کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
شدن، تبدیل شود
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
موجودی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
آلوده کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
آلوده کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
تزریق کردن، تزریق کنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
دنده گذاری کردن، پیوند، کاشت کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
عطر زدن، بخور دادن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
جذبه کردن، مسحور کردن، جذب کردن، سحر کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
موجودی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
موجودی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ابداع کردن، اختراع کردن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
اختراع کردن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
مخترع
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
اختراع کردن
دیکشنری سواحیلی به فارسی