معنی ingatan - جستجوی لغت در جدول جو
ingatan
یادآوری، حافظه
ادامه...
یادآوَری، حافِظِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
gugatan
دعوای حقوقی، دعوی قضایی
ادامه...
دَعوایِ حُقوقی، دَعوی قَضایی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
inhalan
استنشاقی
ادامه...
اِستِنشاقی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ingusan
بینی گرفته، پوزه
ادامه...
بینی گِرِفتِه، پوزِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
singkatan
اختصار، مخفّف
ادامه...
اِختِصار، مُخَفَّف
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
engatar
دنده گذاری کردن، درگیر شدن، صعود کردن، قلّاب انداختن
ادامه...
دَندِه گُذاری کَردَن، دَرگیر شُدَن، صُعود کَردَن، قُلّاب اَنداختَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
inhalan
استنشاقی
ادامه...
اِستِنشاقی
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
instan
آنی، فوری، لحظه ای
ادامه...
آنی، فُوری، لَحظِه ای
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
dengan peringatan
هشدارگونه، با هشدار
ادامه...
هُشدارگونِه، با هُشدار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
peringatan
تذکّر، هشدار، یادبود
ادامه...
تَذَکُّر، هُشدار، یادبُود
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
secara peringatan
به طور یادبودی، هشدار دهنده
ادامه...
بِه طُورِ یادبُودی، هُشدار دَهَندِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی