- godny
موقّر، جشن، شایسته، کرامت غم
معنی godny - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
غیرقانونی، مغایرت با قانون اساسی
مناسب، شایسته
ملایم، خفیف، خوشایند، دوستانه، معتدل، متوسّط، نرم
مفید، مفید است
قابل باور، تأسف آور، قابل اعتماد
بی احترام، رسوایی، ناشایسته، ناظر
بی اعتبار، بی اعتبار کردن
غیرقابل اعتماد، باور نکردنی، غیر قابل اعتماد بودن، مرتّب
نامناسب، ناجور، ناخواستنی، ناخوٰانا، سنگین
غیرقابل اعمال، بی تقصیر، ناهماهنگ، ناسازگار
شایسته ستایش، شایسته، ستایش برانگیز، قابل ستایش، کف زدن
هم خوٰان، صمیمیت، مطابق، مشاهده کنید، سازگار، هماهنگ
تحسین برانگیز، تحسین کردن
تأسف آور، تأسف بار، قابل تأسف، قابل تعویض، قابل سرزنش، مذموم
افسوسناک، جادو شده
مشهور، مصرف
قابل اعتماد، اعتبار، مورد اعتماد، بررسی کنید، اعتمادآور، قابلیّت اطمینان
قابل حسادت، حسود
گرسنه، حریص، با گرسنگی، مغرور
مد روز، مدرنیته
موقّر، موانع، پرستش گر، نگهبان