معنی gerah - جستجوی لغت در جدول جو
gerah
شرجی، داغ
ادامه...
شَرجی، داغ
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
cerah
درخشان، روشن، آفتابی، زنده
ادامه...
دِرَخشان، رُوشَن، آفتابی، زَنَدِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
merah
قرمز
ادامه...
قِرمِز
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
gerar
ایجاد کردن، برای تولید، فرزند داشتن، تولید کردن
ادامه...
ایجاد کَردَن، بَرایِ تَولِید، فَرزَند داشتَن، تَولِید کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
geral
کلّی، عمومی
ادامه...
کُلّی، عُمومی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
menganugerahkan
اهدا کردن، عطا کردن
ادامه...
اِهدا کَردَن، عَطا کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی