جدول جو
جدول جو

معنی contare - جستجوی لغت در جدول جو

contare
حساب کردن، شمارش، شمارش کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

خوٰاندن، بخوٰان، سرود خوٰاندن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
زنبور زدن، وزوز
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
تلاش کردن، سعی کنید، وسوسه کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
بر تست کردن، نان تست
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
کپی کردن، کلون
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
جستجو کردن، مبارزه کن، دست و پنجه نرم کردن، کشتی گرفتن، مبارزه کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
زین گذاشتن، سوار کردن، سواری کردن، صعود کردن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
هزینه داشتن، هزینه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
بنیاد گذاشتن، یافت، پایه گذاری کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
برش کردن، برش دادن، بریدن، قطع کردن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
حذف کردن، هرس کنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
سرود خوٰاندن، بخوٰان، خوٰاندن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
تخم گذاری کردن، نوزادان
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
قطع کردن، برش دادن، بریدن، برش کردن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
حمل کردن، آوردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
رد کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
هزینه داشتن، هزینه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
مخالف، مقابل
دیکشنری فرانسوی به فارسی
سکّه ضرب کردن، نعناع
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
خوٰاندن، بخوٰان، سرود خوٰاندن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
صعود کردن، راه اندازی کنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
حساب کردن، شمارش، شمارش کردن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
حساب کردن، شمارش، شمارش کردن، تعریف کردن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
مقابله کردن، شمارنده
دیکشنری فرانسوی به فارسی
قرارداد بستن، قرارداد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
کپی کردن، کپی کنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
حسابدار
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
همراهی کردن، اسکورت
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
بررسی کردن، کاوشگر، نظرسنجی کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
آسیب رساندن با حرارت، سوزاندن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیاده شدن، جدا کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
طعم دار کردن، فصل
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
در بر داشتن، حاوی، محدود کردن
دیکشنری پرتغالی به فارسی