معنی bariery - جستجوی لغت در جدول جو
bariery
موانع، مانع
ادامه...
مَوانِع، مانِع
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Variety
تنوّع
ادامه...
تَنَوُّع
دیکشنری انگلیسی به فارسی
kariert
چهارخانه، شطرنجی
ادامه...
چَهارخانِه، شَطرَنجی
دیکشنری آلمانی به فارسی
barriere
موانع
ادامه...
مَوانِع
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
kariera
حرفه، شغل
ادامه...
حِرفِه، شُغل
دیکشنری لهستانی به فارسی
karier
حرفه
ادامه...
حِرفِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
barrer
جاروب کردن، جارو کردن
ادامه...
جاروب کَردَن، جارو کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
marier
ازدواج کردن، ازدواج کن
ادامه...
اِزدِواج کَردَن، اِزدِواج کُن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
varier
تغییر دادن، متفاوت است
ادامه...
تَغییر دادَن، مُتِفاوِت اَست
دیکشنری فرانسوی به فارسی
parier
ذین گذاشتن، شرط بندی، شرط بندی کردن، قمار کردن
ادامه...
ذین گُذاشتَن، شَرط بَندی، شَرط بَندی کَردَن، قُمار کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی