معنی kariert
kariert
چهارخانه، شطرنجی
دیکشنری آلمانی به فارسی
واژههای مرتبط با kariert
kariera
kariera
حِرفِه، شُغل
دیکشنری لهستانی به فارسی
karier
karier
حِرفِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
bariery
bariery
مَوانِع، مانِع
دیکشنری لهستانی به فارسی
kariyer
kariyer
حِرفِه
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
markiert
markiert
مُشَخَّص، مُشَخَّص شُدِه اَست
دیکشنری آلمانی به فارسی
marier
marier
اِزدِواج کَردَن، اِزدِواج کُن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
varier
varier
تَغییر دادَن، مُتِفاوِت اَست
دیکشنری فرانسوی به فارسی
parier
parier
ذین گُذاشتَن، شَرط بَندی، شَرط بَندی کَردَن، قُمار کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی