جدول جو
جدول جو

معنی barbar - جستجوی لغت در جدول جو

barbar
وحشی، بربر، وحشیانه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
barbar
وحشی، بربر، وحشیانه
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تغییر دادن، متفاوت است
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
رقصیدن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
جویدنی
دیکشنری آلمانی به فارسی
بار دادن، حمل کنید، بار سنگین کردن، بارگذاری کردن، شانه زدن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
بو دار، بو می دهد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
شماره گرفتن، تیک بزنید، علامت زدن، مارک گذاری کردن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
قفل کردن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
مبهم کردن، تاری
دیکشنری پرتغالی به فارسی
پاک کردن، حذف کنید، حذف کردن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
گلدوزی کردن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
کافی بودن، کافی است
دیکشنری پرتغالی به فارسی
پایه گذاری کردن، پایه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
وحشی، بربر، وحشیانه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
دانلود کردن، پایین رفتن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
مارک گذاری کردن، علامت گذاری کردن، علامت زدن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
گلدوزی کردن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
جا به جا کردن، به هم زدن، صفحه بازی کردن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
بربر
دیکشنری هلندی به فارسی
بربر، وحشیانه، وحشی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
بربر، وحشیانه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
به طور وحشیانه، وحشیانه
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
بربریّت
دیکشنری هلندی به فارسی
بربر
دیکشنری آلمانی به فارسی
اصلاح کردن، تراشیدن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
به طور شنوایی، قابل شنیدن
دیکشنری آلمانی به فارسی
وحشی، بربر، وحشیانه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
شرح دادن، روایت کند
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
بی طعم، بی مزّه، بی مزّه بودن، بی روح
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
حکّاکی کردن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
پوشاندن، را در بر می گیرد، دامنه داشتن، شامل کردن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
تنیس زدن، خفّاش، زدن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
جاروب کردن، جارو کردن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
شرح دادن، روایت کند
دیکشنری پرتغالی به فارسی