معنی Rigidly - جستجوی لغت در جدول جو
Rigidly
سخت، سفت و سخت
ادامه...
سَخت، سِفت و سَخت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Rabidly
به طور خشمگینانه، به شدّت
ادامه...
بِه طُورِ خَشمگینانِه، بِه شِدَّت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Rapidly
به طور سریع، به سرعت
ادامه...
بِه طُورِ سَریع، بِه سُرعَت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Vividly
به طور واضح، به وضوح
ادامه...
بِه طُورِ واضِح، بِه وُضوح
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Rigidity
سختی
ادامه...
سَختی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Rightly
درست، درسته
ادامه...
دُرُست، دُرُستِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Timidly
ترسوانه، با خجالت
ادامه...
تَرسوانِه، با خِجالَت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Frigidly
سرد، یخ زده
ادامه...
سَرد، یَخ زَدِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Lividly
به شدّت خشمگین، پر جنب و جوش
ادامه...
بِه شِدَّت خَشمگین، پُر جُنب و جوش
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Rigid
سخت، سفت و سخت
ادامه...
سَخت، سِفت و سَخت
دیکشنری انگلیسی به فارسی