معنی Rapidly
Rapidly
به طور سریع، به سرعت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Rapidly
Rabidly
Rabidly
بِه طُورِ خَشمگینانِه، بِه شِدَّت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Vapidly
Vapidly
بی روح، بیهودِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Rapidity
Rapidity
سُرعَت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Validly
Validly
مُعتَبَرانِه، مُعتَبَر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Rigidly
Rigidly
سَخت، سِفت و سَخت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Tepidly
Tepidly
بِه سَردی، بِه آرامی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Raptly
Raptly
با تَمَرکُز، بِه شِدَّت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Rapid
Rapid
سَریع
دیکشنری انگلیسی به فارسی