معنی Prickly - جستجوی لغت در جدول جو
Prickly
خاردار
ادامه...
خاردار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Crackly
ترک خورده
ادامه...
تَرَک خُوردِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Tricky
حیله ای، از روی حیله و تزویر
ادامه...
حیلِه ای، اَز رویِ حیلِه و تَزویر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Pricey
گران، گران قیمت
ادامه...
گِران، گِران قِیمَت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Primly
با جدّیّت یا رسمی، اوّلیّه
ادامه...
با جِدِّیَّت یا رَسمی، اَوَّلیِّه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Pickle
ترشی انداختن، ترشی
ادامه...
تُرشی اَنداختَن، تُرشی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Sickly
ضعیف، بیمارگونه
ادامه...
ضَعیف، بیمارگونِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Freckly
پراکنده، کک و مک
ادامه...
پَراکَندِه، کَک و مَک
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Trickily
به طور فریبکارانه، به طرز حیرت انگیزی
ادامه...
بِه طُورِ فَریبکارانِه، بِه طَرزِ حَیرَت اَنگیزی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Quickly
به سرعت
ادامه...
بِه سُرعَت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Trickle
چکیدن
ادامه...
چِکیدَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Thickly
به طور ضخیم، ضخیم
ادامه...
بِه طُورِ ضَخیم، ضَخیم
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Princely
شاهانه، شاهزاده
ادامه...
شَاهانِه، شاهزادِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Wrinkly
چروک دار، چروکیده
ادامه...
چُروک دار، چُروکیدِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Slickly
به طور لغزنده، نرم
ادامه...
بِه طُورِ لَغزَندِه، نَرم
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Briskly
به طور تند، سریع
ادامه...
بِه طُورِ تُند، سَریع
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Prick
سوزاندن، نیش زدن
ادامه...
سوزاندَن، نِیش زَدَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی