معنی Pour - جستجوی لغت در جدول جو
Pour
ریختن، بریزید
ادامه...
ریختَن، بِریزید
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
tour
گردش
ادامه...
گَردِش
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Sour
ترش کردن، ترش
ادامه...
تُرش کَردَن، تُرش
دیکشنری انگلیسی به فارسی
tour
گردش، تور
ادامه...
گَردِش، تور
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
Poor
فقیر، بیچاره
ادامه...
فَقیر، بیچارِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Pout
لب و لوچه انداختن، نفخ
ادامه...
لَب و لُوچه اَنداختَن، نَفخ
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Tour
گردش، تور، گردش کردن
ادامه...
گَردِش، تور، گَردِش کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
tour
گردش، تورها
ادامه...
گَردِش، تورها
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
tour
گردش، تور
ادامه...
گَردِش، تور
دیکشنری پرتغالی به فارسی
Four
چهار
ادامه...
چَهار
دیکشنری انگلیسی به فارسی