معنی Pour
Pour
ریختن، بریزید
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Pour
tour
tour
گَردِش
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Sour
Sour
تُرش کَردَن، تُرش
دیکشنری انگلیسی به فارسی
tour
tour
گَردِش، تور
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
Poor
Poor
فَقیر، بیچارِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Pout
Pout
لَب و لُوچه اَنداختَن، نَفخ
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Tour
Tour
گَردِش، تور، گَردِش کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
tour
tour
گَردِش، تورها
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
tour
tour
گَردِش، تور
دیکشنری پرتغالی به فارسی
Four
Four
چَهار
دیکشنری انگلیسی به فارسی