- Morally
از نظر اخلاقی
معنی Morally - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
به طور محلّی، به صورت محلّی
اخلاقیات، اخلاقی
اخلاقیات، اخلاق
شفاهی، به صورت شفاهی
دهانی، ماشین بیمار
فضیلت، اخلاق
معمولاً، به طور معمول
به طور پشتی، پشتی
بی اخلاقانه، غیر اخلاقی
وفادارانه
به طور رسمی، به صورت رسمی
به طور کشنده، فانی
به طور گل گون، گلدار
به طور نقطه ای، به صورت کانونی
اخلاقی، اصول اخلاقی
از نظر تنی، تونالیته
کاملًا، کلاً
همخوٰانانه، به صورت کر
به طور سلطنتی، سلطنتی
به طور روستایی، روستایی
ویروسی وار، به صورت ویروسی
آوایی، به صورت آوازی
اخلاقی