معنی Vocally
Vocally
آوایی، به صورت آوازی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Vocally
Focally
Focally
بِه طُورِ نُقطِه ای، بِه صورَتِ کانونی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Locally
Locally
بِه طُورِ مَحَلّی، بِه صورَتِ مَحَلّی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Venally
Venally
رِشوِه گیرانِه، بِه صورَتِ وَرِیدی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Vitally
Vitally
حَیاتی طُور، حَیاتی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Virally
Virally
ویروسی وار، بِه صورَتِ ویروسی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Royally
Royally
بِه طُورِ سَلطَنَتی، سَلطَنَتی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Socially
Socially
بِه صورَتِ اِجتِماعی، اَز نَظَرِ اِجتِماعی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Totally
Totally
کامِلًا، کُلاً
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Tonally
Tonally
اَز نَظَرِ تُنی، تُونالیتِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی