جدول جو
جدول جو

معنی Flavor - جستجوی لغت در جدول جو

Flavor
طعم، طعم دهنده، طعم دادن
دیکشنری انگلیسی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

لذّت بردن از، مزّه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
با طعم عالی، خوش طعم
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی طعم، بدون طعم
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زمین را پوشاندن، طبقه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شستشو دادن، برای شستن، شستن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
محبّت، لطفاً
دیکشنری پرتغالی به فارسی
شستشو دادن، شستن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
محبّت، به نفع
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
مزّه دار، طعم دار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شستشو دادن، شستن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
شور و شوق، شور
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اعتراض، گریه کن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
اعتراض، سر و صدا
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
چسباندن، ناخن، میخ زدن، میخکوب کردن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
جذّاب، پر زرق و برق
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
محابا کردن، نفع، محبّت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خوش طعم
دیکشنری انگلیسی به فارسی