معنی lavar
lavar
شستشو دادن، برای شستن، شستن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با lavar
lavar
lavar
شُستِشو دادَن، شُستَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
laver
laver
شُستِشو دادَن، شُستَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
lapar
lapar
گُرُسنِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
clavar
clavar
چَسباندَن، ناخُن، میخ زَدَن، میخکوب کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
cavar
cavar
حَفر کَردَن، حَفّاری، غار رَفتَن، کَندَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
cavar
cavar
تونِل زَدَن، حَفّاری، غار رَفتَن، کَندَن، خراشیدَن، حَفر کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
lavare
lavare
شُستِشو دادَن، شُستَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی