معنی clavar
clavar
چسباندن، ناخن، میخ زدن، میخکوب کردن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با clavar
cavar
cavar
حَفر کَردَن، حَفّاری، غار رَفتَن، کَندَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
lavar
lavar
شُستِشو دادَن، شُستَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
cavar
cavar
تونِل زَدَن، حَفّاری، غار رَفتَن، کَندَن، خراشیدَن، حَفر کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
lavar
lavar
شُستِشو دادَن، بَرایِ شُستَن، شُستَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
gravar
gravar
مالیات گِرِفتَن، مالیات
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
aclarar
aclarar
پاک کَردَن، رُوشَن کَردَن، واضِح کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
alabar
alabar
تَحسِین کَردَن، سِتایِش، سِتایِش کَردَن، مَدح کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
calmar
calmar
آرام کَردَن، آرام
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
callar
callar
سُکوت کَردَن، خَفِه شُو
دیکشنری اسپانیایی به فارسی