جدول جو
جدول جو

معنی Finely - جستجوی لغت در جدول جو

Finely
به طور دقیق، خوب
دیکشنری انگلیسی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

با صدای زنگ
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تصویری از Field
تصویر Field
مقدمه مفهومی درباره واژه
حوزه های تخصصی در فناوری اطلاعات به دسته بندی و سازماندهی دانش کمک می کنند. هر حوزه معمولاً مجموعه ای از مفاهیم، روش ها و ابزارهای خاص خود را شامل می شود.
کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات
در طبقه بندی تخصص های IT. در طراحی برنامه های درسی. در مدیریت پروژه های فناوری. در تحقیقات علمی. در توسعه مسیر شغلی.
مثال های واقعی و کاربردی در زندگی یا پروژه های IT
حوزه امنیت سایبری. تخصص یادگیری ماشین. زمینه رایانش ابری. حوزه توسعه بازی. تخصص اینترنت اشیا.
نقش واژه در توسعه نرم افزار یا معماری سیستم ها
در معماری سازمانی، حوزه ها به تقسیم مسئولیت کمک می کنند. در توسعه نیروی انسانی، مسیرهای یادگیری را مشخص می کنند.
شروع استفاده از این واژه در تاریخچه فناوری
با گسترش فناوری اطلاعات در دهه 1980، حوزه های تخصصی مختلف شکل گرفتند.
تفکیک آن از واژگان مشابه
حوزه با موضوع (Topic) متفاوت است. حوزه گسترده تر و پایدارتر است.
شیوه پیاده سازی در زبان های برنامه نویسی
در مستندسازی با طبقه بندی موضوعی. در سیستم های مدیریت دانش با برچسب گذاری.
چالش ها یا سوءبرداشت های رایج
باور غلط: حوزه ها مرزهای کاملاً مشخصی دارند. چالش: همپوشانی روزافزون حوزه ها.
نتیجه گیری کاربردی
شناخت حوزه های تخصصی به برنامه ریزی یادگیری و توسعه حرفه ای کمک می کند.
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT
میدان دادن، میدان
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آتشی، آتشین
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نهایی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زیبا، به خوبی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به شدّت، بدجوری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زنده دل، پر جنب و جوش
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تنها
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مهربانانه، با مهربانی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شاهانه، پادشاهی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
احتمالی، به احتمال زیاد، محتمل
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به طور عاقلانه، عاقلانه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به طور گربه ای، گربه سانان
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آزادانه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به طور ثابت، به صورت ثابت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
در نهایت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به طور محدود، نهایتاً
دیکشنری انگلیسی به فارسی
با اطمینان، محکم
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به طور ضعیف، کمرنگ
دیکشنری انگلیسی به فارسی
با علاقه، با محبّت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به موقع
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گسترده، به طور گسترده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عاقلانه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خوب بودن، خوب
دیکشنری انگلیسی به فارسی