جدول جو
جدول جو

معنی Fervor - جستجوی لغت در جدول جو

Fervor
شور و شوق، شور
دیکشنری انگلیسی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

انتقال، حمل و نقل
دیکشنری هلندی به فارسی
هیاهو، فرور
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترسناکی، وحشت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
خدمتکار
دیکشنری پرتغالی به فارسی
خطا، اشتباه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
هیاهو، خشم
دیکشنری آلمانی به فارسی
تصویری از Server
تصویر Server
مقدمه مفهومی درباره واژه
سرور (Server) در فناوری اطلاعات به سیستمی گفته می شود که منابع، خدمات یا داده ها را در اختیار سیستم های دیگر (کلاینت ها) قرار می دهد. این مفهوم پایه ای برای معماری کلاینت-سرور است که اساس بسیاری از سیستم های شبکه ای و توزیع شده را تشکیل می دهد. سرورها می توانند به صورت سخت افزاری (کامپیوترهای اختصاصی) یا نرم افزاری (برنامه های سرویس دهنده) پیاده سازی شوند و نقش حیاتی در زیرساخت های فناوری اطلاعات ایفا می کنند.
کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات
در شبکه های کامپیوتری، سرورها خدمات مختلفی مانند میزبانی وب، ایمیل و فایل ارائه می دهند. در محاسبات ابری، سرورهای مجازی منابع را به کاربران تخصیص می دهند. در سیستم های پایگاه داده، سرورهای پایگاه داده درخواست های کلاینت ها را پردازش می کنند. در بازی های آنلاین، سرورهای بازی محیط چندنفره را مدیریت می کنند. در معماری میکروسرویس، هر سرویس معمولاً روی سرورهای مجزا اجرا می شود.
مثال های واقعی و کاربردی در زندگی یا پروژه های IT
وب سرورهایی مانند Apache و Nginx که صفحات وب را ارائه می دهند
سرورهای ایمیل مانند Microsoft Exchange که پیام های الکترونیکی را مدیریت می کنند
سرورهای پایگاه داده مانند MySQL و SQL Server که داده ها را ذخیره و بازیابی می کنند
سرورهای DNS که نام دامنه ها را به آدرس های IP تبدیل می کنند
سرورهای فایل که فایل ها را بین کاربران به اشتراک می گذارند
سرورهای ابری مانند AWS EC2 که منابع محاسباتی را ارائه می دهند
نقش واژه در توسعه نرم افزار یا معماری سیستم ها
در معماری کلاینت-سرور، سرورها مسئول پردازش درخواست های کلاینت ها هستند. در سیستم های توزیع شده، سرورها ممکن است به صورت خوشه ای (Cluster) سازماندهی شوند. در معماری سه لایه، سرورهای منطق کسب وکار بین لایه نمایش و لایه داده قرار می گیرند. در چارچوب های مدرن، سرورها اغلب به صورت کانتینری (Docker) یا بدون سرور (Serverless) پیاده سازی می شوند. در سیستم های مقیاس پذیر، تکنیک هایی مانند توازن بار (Load Balancing) برای توزیع درخواست ها بین چندین سرور استفاده می شود.
شروع استفاده از این واژه در تاریخچه فناوری و تکامل آن در سال های مختلف
مفهوم سرور به اولین شبکه های کامپیوتری در دهه 1960 بازمی گردد. در دهه 1980، با ظهور معماری کلاینت-سرور، سرورها به عناصر اصلی شبکه تبدیل شدند. در دهه 1990، وب سرورها با گسترش اینترنت اهمیت یافتند. در دهه 2000، مجازی سازی سرورها انعطاف پذیری را افزایش داد. امروزه با ظهور رایانش ابری، مفهوم سرورهای فیزیکی در حال جایگزینی با سرورهای مجازی و خدمات ابری است.
تفکیک آن از واژگان مشابه
سرور نباید با ’’میزبان’’ (Host) که می تواند هر دستگاه متصل به شبکه باشد اشتباه گرفته شود. همچنین با ’’سرویس’’ (Service) که به عملکرد خاصی اشاره دارد تفاوت دارد. ’’کلاینت’’ (Client) نیز مفهوم مقابل سرور است که درخواست کننده خدمات محسوب می شود.
شیوه پیاده سازی واژه در زبان های برنامه نویسی مختلف
در پایتون: چارچوب هایی مانند Flask و Django برای پیاده سازی وب سرورها
در جاوا: کتابخانه های Netty و Jetty برای سرورهای شبکه
در Node.js: ماژول http برای ایجاد سرورهای وب
در C#: کلاس HttpListener برای پیاده سازی سرورهای ساده
در Go: بسته net/http برای ایجاد سرورهای وب کارآمد
چالش ها یا سوءبرداشت های رایج در مورد آن
یک باور غلط این است که سرورها همیشه کامپیوترهای قوی و گران قیمت هستند، در حالی که حتی یک رزبری پای نیز می تواند به عنوان سرور عمل کند. چالش اصلی در مدیریت سرورها، تامین امنیت، مقیاس پذیری و در دسترس پذیری بالا است. در سیستم های توزیع شده، هماهنگی بین سرورهای مختلف می تواند پیچیده باشد.
نتیجه گیری کاربردی برای استفاده در متون تخصصی و آموزشی
سرورها از ارکان اساسی زیرساخت های فناوری اطلاعات هستند. در آموزش این مفهوم، تاکید بر تفاوت بین انواع سرورها و معماری های مختلف مهم است. برای پروژه های عملی، انتخاب پلتفرم سرور مناسب بر اساس نیازهای عملکردی و بودجه توصیه می شود.
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT
سرویس دهنده، سرور
دیکشنری هلندی به فارسی
معتبر، محترم، به طور افتخار آمیز
دیکشنری هلندی به فارسی
وحشت
دیکشنری آلمانی به فارسی
سرویس دهنده، سرور
دیکشنری آلمانی به فارسی
طعم، طعم دهنده، طعم دادن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متوقّد
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترسناکی، وحشت
دیکشنری پرتغالی به فارسی
اشتیاق، شور و حرارت، شور و شوق
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
شور و شوق، شور و حرارت
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
خدمت کردن، خدمت کنید
دیکشنری پرتغالی به فارسی
جوش آوردن، جوشیدن، خشمگین شدن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
وحشت، وحشتناک
دیکشنری لهستانی به فارسی
سرویس دهنده، سرور
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
وحشت، ترور
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترسناکی، وحشت
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
خدمت کردن، خدمت کنید
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
جوش آوردن، جوشیدن، خشمگین شدن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
سرویس دهنده، سرور
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خدمت کردن، خدمت کنید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
شور و شوق، شور و حرارت، اشتیاق
دیکشنری پرتغالی به فارسی
محابا کردن، نفع، محبّت
دیکشنری انگلیسی به فارسی