جدول جو
جدول جو

معنی Fair - جستجوی لغت در جدول جو

Fair
منصفانه
دیکشنری انگلیسی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

مایع
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
منصفانه
دیکشنری آلمانی به فارسی
افتادن، سقوط کردن، زمین خوردن، به زمین افتادن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
خارج شدن، بیرون رفتن، عمل کردن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
شکست خوردن، شکست بخورد
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جفت کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تصویری از Fail
تصویر Fail
مقدمه مفهومی درباره واژه
خراب شدن (Fail) در سیستم های کامپیوتری به وضعیتی اطلاق می شود که یک مؤلفه، سرویس یا کل سیستم نتواند عملکرد مورد انتظار را ارائه دهد. این مفهوم در طراحی سیستم های تحمل پذیر خطا و معماری های resilient اهمیت ویژه ای دارد. خرابی می تواند جزئی (تأثیر محدود) یا کلی (از کار افتادن کامل سیستم) باشد.
کاربرد واژه در برنامه نویسی یا زیرشاخه های فناوری اطلاعات
در طراحی سیستم های تحمل پذیر خطا، در معماری های ابری برای مدیریت خرابی ها، در DevOps برای نظارت بر سلامت سیستم، در تست نرم افزار برای شبیه سازی شرایط خرابی، و در سیستم های توزیع شده برای مدیریت قطع ارتباط کاربرد دارد. همچنین در الگوهای طراحی مانند Circuit Breaker استفاده می شود.
مثال های واقعی و کاربردی در زندگی یا پروژه های IT
قطع شدن سرور وب به دلیل overload، از کار افتادن یک میکروسرویس در معماری مبتنی بر کانتینر، خرابی دیسک سخت و از دست رفتن داده، قطع ارتباط در سیستم های توزیع شده، timeout شدن درخواست های API، شکست در احراز هویت به دلیل نقص سرویس شناسه.
نقش واژه در توسعه نرم افزار یا معماری سیستم ها
در معماری های مدرن، مدیریت خرابی یک مؤلفه کلیدی طراحی است. در سیستم های توزیع شده، الگوهایی مانند Retry و Fallback برای مقابله با خرابی ها استفاده می شوند. در میکروسرویس ها، مکانیزم های Health Check برای تشخیص سریع خرابی ها پیاده سازی می شوند. در DevOps، نظارت مستمر بر سیستم ها برای شناسایی خرابی ها ضروری است.
شروع استفاده از این واژه در تاریخچه فناوری و تکامل آن در سال های مختلف
مفهوم خرابی سیستم ها از ابتدای پیدایش کامپیوترها وجود داشته است. در دهه 1970 با توسعه سیستم های حیاتی، مدیریت خرابی اهمیت یافت. در دهه 1990 با ظهور سیستم های توزیع شده پیشرفت کرد. امروزه با معماری های ابری و میکروسرویس، استراتژی های پیشرفته تری مانند Chaos Engineering برای مدیریت خرابی توسعه یافته اند.
تفکیک آن از واژگان مشابه
خراب شدن با خطا (Error) که ممکن است به خرابی منجر نشود متفاوت است. همچنین با شکست (Crash) که نوع خاصی از خرابی است تفاوت دارد. با نقص (Defect) که یک مشکل ذاتی در سیستم است نیز متمایز است.
شیوه پیاده سازی واژه در زبان های برنامه نویسی مختلف
در تست نویسی: Assertions برای بررسی شرایط خرابی. در #C: try-catch برای مدیریت استثناها. در سیستم های توزیع شده: الگوی Circuit Breaker. در نظارت سیستم: Health Check Endpoints. در کوبرنتیز: Liveness و Readiness Probes. در Chaos Engineering: ابزارهایی مانند Chaos Monkey.
چالش ها یا سوءبرداشت های رایج در مورد آن
1) تصور اینکه سیستم ها می توانند کاملاً بدون خرابی باشند 2) عدم برنامه ریزی برای خرابی های اجتناب ناپذیر 3) تشخیص دیرهنگام خرابی ها 4) بازیابی ناموفق پس از خرابی 5) عدم مستندسازی الگوهای خرابی 6) تست ناکافی شرایط خرابی.
نتیجه گیری کاربردی برای استفاده در متون تخصصی و آموزشی
خرابی یک واقعیت اجتناب ناپذیر در سیستم های کامپیوتری است. طراحی سیستم های resilient نیازمند درک عمیق از الگوهای خرابی و پیاده سازی مکانیزم های مناسب تشخیص، عکس العمل و بازیابی است. تست شرایط خرابی باید بخشی جدایی ناپذیر از فرآیند توسعه باشد.
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT
عدالت، انصاف
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به طور منصفانه، منصفانه
دیکشنری انگلیسی به فارسی