معنی Baldly - جستجوی لغت در جدول جو
Baldly
به طور صاف، کچل
ادامه...
بِه طُورِ صاف، کَچَل
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Barely
به سختی
ادامه...
بِه سَختی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Balmy
معتدل، ملایم
ادامه...
مُعتَدِل، مُلایِم
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Madly
دیوانه وار
ادامه...
دیوانِه وار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Sadly
متأسّفانه
ادامه...
مُتِأَسِّفانِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Bully
آزار دادن، قلدر
ادامه...
آزار دادَن، قُلدُر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Rally
به هم پیوستن
ادامه...
بِه هَم پِیوَستَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Mildly
به طور ملایم، خفیف
ادامه...
بِه طُورِ مُلایِم، خَفیف
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Hardly
به سختی
ادامه...
بِه سَختی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Blandly
بی مزّه، ملایم
ادامه...
بی مَزِّه، مُلایِم
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Boldly
با جسارت، جسورانه
ادامه...
با جَسارَت، جَسورانِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Bawdily
به روش غیر اخلاقی، بدجوری
ادامه...
بِه رَوِشِ غِیرِ اَخلاقی، بَدجوری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Gladly
با خوشحالی، با کمال میل
ادامه...
با خُوشحالی، با کَمال مِیل
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Coldly
سرد، به سردی
ادامه...
سَرد، بِه سَردی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Calmly
به طور آرام، با آرامش
ادامه...
بِه طُورِ آرام، با آرامِش
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Wildly
وحشیانه
ادامه...
وَحشیانِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Validly
معتبرانه، معتبر
ادامه...
مُعتَبَرانِه، مُعتَبَر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Badly
بدترین شکل، بدجوری
ادامه...
بَدتَرین شِکلِ، بَدجوری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Bald
کچل، طاس
ادامه...
کَچَل، طاس
دیکشنری انگلیسی به فارسی