معنی Blandly
Blandly
بی مزّه، ملایم
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Blandly
Blindly
Blindly
بِه طُورِ کور، کورکورانِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Blankly
Blankly
با حالَتِ خالی، بِه صورَتِ خالی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Bluntly
Bluntly
بِه صِراحَت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Grandly
Grandly
بِه طُورِ با شُکوه، بُزُرگوَار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Gladly
Gladly
با خُوشحالی، با کَمال مِیل
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Baldly
Baldly
بِه طُورِ صاف، کَچَل
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Bland
Bland
بی مَزِّه، مُلایِم
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Badly
Badly
بَدتَرین شِکلِ، بَدجوری
دیکشنری انگلیسی به فارسی