معنی กลับ - جستجوی لغت در جدول جو
กลับ
بازگشتن، برگرد
ادامه...
بازگَشتَن، بَرگَرد
دیکشنری تایلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ความสามารถในการย้อนกลับ
قابلیت برگشت، برگشت پذیری
ادامه...
قابِلِیَت بَرگَشت، بَرگَشت پَذیری
دیکشنری تایلندی به فارسی
ส่งกลับ
ارجاع کردن، پس فرستادن
ادامه...
اِرجاع کَردَن، پَس فِرِستادَن
دیکشنری تایلندی به فارسی
อย่างลึกลับ
رمزی، به طور مرموزی، به طور مرموز، به طور روحانی، به طور عرفانی، به طور معمّاگونه
ادامه...
رَمزی، بِه طُورِ مَرموزی، بِه طُورِ مَرموز، بِه طُورِ روحانی، بِه طُورِ عِرفانی، بِه طُورِ مُعَمّاگونِه
دیکشنری تایلندی به فارسی
อย่างย้อนกลับ
با نگاه به گذشته، به صورت معکوس
ادامه...
با نِگَاه بِه گُذَشتِه، بِه صورَتِ مَعکوس
دیکشنری تایلندی به فارسی
ได้รับกลับ
دوباره به دست آوردن، برگرد
ادامه...
دُوبارِه بِه دَست آوَردَن، بَرگَرد
دیکشنری تایلندی به فارسی
ไม่สามารถย้อนกลับได้
به طور غیرقابل برگشت، نمیشود برگشت، غیرقابل بازگشت
ادامه...
بِه طُورِ غِیرِقابِلِ بَرگَشت، نِمیشَوَد بَرگَشت، غِیرِقابِلِ بازگَشت
دیکشنری تایلندی به فارسی
กระแสย้อนกลับ
آبکشی کردن، جریان معکوس
ادامه...
آبکَشی کَردَن، جَریان مَعکوس
دیکشنری تایلندی به فارسی
ความลึกลับ
موذی بودن، رمز و راز، مرموز بودن
ادامه...
موذی بودَن، رَمز و راز، مَرموز بودَن
دیکشنری تایلندی به فارسی
สะท้อนกลับ
بازتابی، منعکس کردن
ادامه...
بازتابی، مُنعَکِس کَردَن
دیکشنری تایلندی به فارسی
โต้กลับ
مقابله کردن، ضدّ حمله
ادامه...
مُقابَلِه کَردَن، ضِدِّ حَملِه
دیکشنری تایلندی به فارسی
เอากลับ
دوباره گرفتن، آن را پس بگیرید
ادامه...
دُوبارِه گِرِفتَن، آن را پَس بِگیرید
دیکشنری تایلندی به فارسی
การกลับมาของการแปรรูป
ملّی سازی مجدّد، بازگشت خصوصی سازی
ادامه...
مِلّی سازی مُجَدَّد، بازگَشت خُصوصی سازی
دیکشنری تایلندی به فارسی
การกลับเป็นซ้ำ
تکرار، عود
ادامه...
تِکرَار، عُود
دیکشنری تایلندی به فارسی
การทำให้ลึกลับ
تحریف، رمز و راز
ادامه...
تَحرِیف، رَمز و راز
دیکشنری تایلندی به فارسی
การคลี่คลายความลึกลับ
رمزگشایی، کشف رمز و راز
ادامه...
رَمزگُشایی، کَشف رَمز و راز
دیکشنری تایلندی به فارسی
รับกลับ
مجدّد پذیرفتن، برگرد
ادامه...
مُجَدَّد پَذیرُفتَن، بَرگَرد
دیکشنری تایلندی به فارسی
ลึกลับ
مبهم، مرموز، دیر فهم، ماورایی
ادامه...
مُبهَم، مَرموز، دیر فَهم، ماوَرایی
دیکشنری تایلندی به فارسی
หลับ
خوابیده، بخوٰاب
ادامه...
خوابیدِه، بِخوٰاب
دیکشنری تایلندی به فارسی
กลับกัน
به صورت معکوس، برعکس
ادامه...
بِه صورَتِ مَعکوس، بَرعَکس
دیکشنری تایلندی به فارسی
สลับ
جایگزین کردن، متناوب، متناوب قرار دادن
ادامه...
جایگُزین کَردَن، مُتِناوِب، مُتِناوِب قَرار دادَن
دیکشنری تایلندی به فارسی
กลัว
ترسیده، می ترسد، ترسو، ترسیدن، ترسان، ترسناک
ادامه...
تَرسیدِه، مِی تَرسَد، تَرسو، تَرسیدَن، تَرسان، تَرسناک
دیکشنری تایلندی به فارسی
คลับ
باشگاه رفتن، باشگاه
ادامه...
باشگاه رَفتَن، باشگاه
دیکشنری تایلندی به فارسی
ลับ
مخفی، راز، پنهانی، تیز کردن، مخفیانه
ادامه...
مَخفی، راز، پِنهانی، تیز کَردَن، مَخفیانِه
دیکشنری تایلندی به فارسی
กลับมา
برگشتن، بازگشت
ادامه...
بَرگَشتَن، بازگَشت
دیکشنری تایلندی به فارسی
กลับทิศทาง
برعکس کردن، جهت معکوس
ادامه...
بَرعَکس کَردَن، جَهَت مَعکوس
دیکشنری تایلندی به فارسی
กลับกลาย
واکنش معکوس دادن، تبدیل شود
ادامه...
وَاکُنِش مَعکوس دادَن، تَبدیل شَوَد
دیکشنری تایلندی به فارسی
พลิกกลับ
معکوس کردن، برگرداندن، برگشت دادن
ادامه...
مَعکوس کَردَن، بَرگَرداندَن، بَرگَشت دادَن
دیکشنری تایلندی به فارسی
กลับได้
قابل برگشت، می تواند به عقب برگردد، به صورت معکوس
ادامه...
قابِل بَرگَشت، مِی تَوانَد بِه عَقَب بَرگَردَد، بِه صورَتِ مَعکوس
دیکشنری تایلندی به فارسی
ติดตามกลับ
دوباره دنبال کردن، دنبال کنید
ادامه...
دُوبارِه دُنبال کَردَن، دُنبال کُنید
دیکشنری تایلندی به فارسی
ดีดกลับ
بازگشتن، ریباند
ادامه...
بازگَشتَن، ریباند
دیکشنری تایلندی به فارسی
ถอยกลับ
بازگشتن، عقب افتادن، عقب نشینی
ادامه...
بازگَشتَن، عَقَب اُفتادَن، عَقَب نِشینی
دیکشنری تایلندی به فارسی
ชิงกลับ
دوباره تصرّف کردن، پس گرفتن
ادامه...
دُوبارِه تَصَرُّف کَردَن، پَس گِرِفتَن
دیکشنری تایلندی به فارسی
ย้อนกลับ
بازنگری، گذشته نگر
ادامه...
بازنِگَری، گُذَشتِه نِگَر
دیکشنری تایلندی به فارسی
การตรวจสอบย้อนกลับ
قابلیّت ردگیری، قابلیّت ردیابی
ادامه...
قابِلیَّتِ رَدگیری، قابِلیَّتِ رَدیابی
دیکشنری تایلندی به فارسی