معنی สลับ
สลับ
جایگزین کردن، متناوب، متناوب قرار دادن
دیکشنری تایلندی به فارسی
واژههای مرتبط با สลับ
หลับ
หลับ
خوابیدِه، بِخوٰاب
دیکشنری تایلندی به فارسی
สลัว
สลัว
تاریکانِه، کَم نور
دیکشنری تایلندی به فارسی
กลับ
กลับ
بازگَشتَن، بَرگَرد
دیکشنری تایلندی به فارسی
คลับ
คลับ
باشگاه رَفتَن، باشگاه
دیکشنری تایلندی به فارسی
ลับ
ลับ
مَخفی، راز، پِنهانی، تیز کَردَن، مَخفیانِه
دیکشنری تایلندی به فارسی
สับ
สับ
ریز ریز کَردَن، خُرد شُدِه، جا بِه جا کَردَن
دیکشنری تایلندی به فارسی