झुकना تعظیم کردن، خم شدن، تمایل داشتن، تکیه دادن، لمس، شیب داشتن، قوز کردن، چمبیدن، افتادن ادامه... تَعظیم کَردَن، خَم شُدَن، تَمَایُل داشتَن، تِکیِه دادَن، لَمس، شیب داشتَن، قوز کَردَن، چَمبیدَن، اُفتادَن دیکشنری هندی به فارسی