ترجمه झुकाना به فارسی - دیکشنری هندی به فارسی
واژههای مرتبط با झुकाना
झुकना
- झुकना
- تَعظیم کَردَن، خَم شُدَن، تَمَایُل داشتَن، تِکیِه دادَن، لَمس، شیب داشتَن، قوز کَردَن، چَمبیدَن، اُفتادَن
دیکشنری هندی به فارسی
घुमाना
- घुमाना
- فِر کَردَن، چَرخِش، مُنحَنی شُدَن، چَرخاندَن، جا بِه جا کَردَن، چَرخیدَن
دیکشنری هندی به فارسی