ترجمه रुकना به فارسی - دیکشنری هندی به فارسی
واژههای مرتبط با रुकना
रोकना
- रोकना
- مَسدود کَردَن، جِلوگیری کُنَد، قَطع کَردَن، جِلوگیری کَردَن، مُتِوَقِّف کَردَن، مَحدود کَردَن، مانِع شُدَن، مُمانِعَت کَردَن، نِگَه داشتَن
دیکشنری هندی به فارسی
झुकना
- झुकना
- تَعظیم کَردَن، خَم شُدَن، تَمَایُل داشتَن، تِکیِه دادَن، لَمس، شیب داشتَن، قوز کَردَن، چَمبیدَن، اُفتادَن
دیکشنری هندی به فارسی