جدول جو
جدول جو

معنی یکدل - جستجوی لغت در جدول جو

یکدل
موافق، متفق، متحد، آنکه ظاهر و باطنش یکی باشد، بی ریا، یکرو
تصویری از یکدل
تصویر یکدل
فرهنگ فارسی عمید
یکدل
متفق و متحد القول، مصافی، هم عقیده
تصویری از یکدل
تصویر یکدل
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از یکدلی
تصویر یکدلی
صمیمیت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از یکدلی
تصویر یکدلی
هم آهنگی، اتفاق، دوستی خالص
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از یکدله
تصویر یکدله
((~. دِ لِ))
موافق، بی ریا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نیکدل
تصویر نیکدل
مهربان، خیرخواه، کریم النفس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یکدک
تصویر یکدک
آب یا مایع دیگرکه نه داغ باشد نه سرد، نیم گرم، شیر گرم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از یک دل
تصویر یک دل
((یَ یا یِ دِ))
متحدالقول، یک زبان، صمیمی، مخلص
فرهنگ فارسی معین
تصویری از یکدک
تصویر یکدک
((یَ دَ))
آب یا هر مایع نیم گرم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از یکدش
تصویر یکدش
((یَ دَ))
دورگه، انسان یا حیوانی که از دو نژاد باشد، حرامزاده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از یکدش
تصویر یکدش
ویژگی انسان یا حیوانی که از دو نژاد باشد، آنکه پدرش از یک نژاد و مادرش از نژاد دیگر باشد، دورگ، دوتخمه، اکدش، دورگه
امتزاج، اتصال، آمیختگی دو چیز
محبوب، مطلوب، برای مثال حبذا فصلی که نرگس بی می از تاثیر آن / می کند مستی و مخموری چو چشم یکدشان (ابن یمین - لغت نامه - یکدش)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تاریکدل
تصویر تاریکدل
سیاه دل، تباه و ضمیر تیره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نیک دلی نیکدلی
تصویر نیک دلی نیکدلی
خوش قلبی خوش فطرتی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نیک دل نیکدل
تصویر نیک دل نیکدل
خوش قلب خوش فطرت
فرهنگ لغت هوشیار