جدول جو
جدول جو

معنی یکدش

یکدش((یَ دَ))
دورگه، انسان یا حیوانی که از دو نژاد باشد، حرامزاده
تصویری از یکدش
تصویر یکدش
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با یکدش

یکدش

یکدش
ویژگی انسان یا حیوانی که از دو نژاد باشد، آنکه پدرش از یک نژاد و مادرش از نژاد دیگر باشد، دُورَگ، دُوتُخمِه، اَکدَش، دُورَگِه
امتزاج، اتصال، آمیختگی دو چیز
محبوب، مطلوب، برای مِثال حبذا فصلی که نرگس بی می از تاثیر آن / می کند مستی و مخموری چو چشم یکدشان (ابن یمین - لغت نامه - یکدش)
یکدش
فرهنگ فارسی عمید

اکدش

اکدش
انسان یا جانوری که از دو نژاد باشد دورگه دو تخته، دو چیز که با هم مخلوط ممزوج شده باشند، محبوب مطلوب
فرهنگ لغت هوشیار

یکدل

یکدل
موافق، متفق، متحد، آنکه ظاهر و باطنش یکی باشد، بی ریا، یکرو
یکدل
فرهنگ فارسی عمید

اکدش

اکدش
ویژگی انسان یا حیوانی که از دو نژاد باشد، آنکه پدرش از یک نژاد و مادرش از نژاد دیگر باشد، دُوتُخمِه، دُورَگِه، دُورَگ، یَکدِش برای مِثال نگاری اکدش است این نقش دمساز / پدر هندو و مادر ترک طنّاز (نظامی۲ - ۳۴۰)
کنایه از دو چیز که با هم مخلوط و ممزوج شده باشد
کنایه از محبوب و مطلوب
کنایه از نفس انسانی به اعتبار اینکه مرکب از لاهوتی و ناسوتی است
اکدش
فرهنگ فارسی عمید