- یوسف (پسرانه)
- خواهد افزود، نام پسر یعقوب (ع)
معنی یوسف - جستجوی لغت در جدول جو
- یوسف
- یا یوسف رخ مشرقی. آفتاب. یایوسف روز. آفتاب. یایوسف زرین رسن. آفتاب. یایوسف نقاب. آفتاب. یایوسف گردون نشین. آفتاب
- یوسف
- هفتمین پسر یعقوب، دوازدهمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۱۱۱ آیه، احسن القصص
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ارۀ درودگری، برای مثال به یوسه ببرند چوبی سکند / که تا پای خونی درآرد به بند (اسدی - مجمع الفرس - یوسه)
مگس
مرد نومید
آییل پریشاهرخ از پرندگان (گویش گیلکی)
نارنگی
(پسرانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
حسن (خوبی) + یوسف (عبری) گیاهی همیشه سبز از خانواده نعناع که برگهای آن به رنگهای مخلوط قرمز سفید سبز زرد و قهوه ای است
مردمک چشم
هاسیس از گیاهان
تاج خروس، گیاهی یک ساله با برگ های درشت و گل های سرخ رنگ که بلندیش تا نیم متر می رسد و یک نوع از آن برگ هایش سرخ رنگ است و گل های ارغوانی دارد
بستان افروز، بوستان افروز، چمن افروز، زلف عروس، زلف عروسان
بستان افروز، بوستان افروز، چمن افروز، زلف عروس، زلف عروسان
بستان افروز