جدول جو
جدول جو

معنی یوسه

یوسه
ارۀ درودگری، برای مثال به یوسه ببرند چوبی سکند / که تا پای خونی درآرد به بند (اسدی - مجمع الفرس - یوسه)
تصویری از یوسه
تصویر یوسه
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با یوسه

یوسه

یوسه
ارۀ درودگری. (از برهان). ارۀ درودگران باشد. (فرهنگ اوبهی) (از لغت فرس اسدی). اره را گویند. (فرهنگ جهانگیری) (آنندراج) :
به یوسه ببرند چوب سکند
که تا پای خونی درآرد به بند.
اسدی
لغت نامه دهخدا

بوسه

بوسه
تماس لبهای کسی بر لب گونه دست و پای دیگری یا چیزی مقدس از روی محبت و احترام بوس قبله ماچ
فرهنگ لغت هوشیار