رسیدن ثمر و هنگام درویدن رسیدن. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (آنندراج). رسیده شدن میوه. (ترجمان القرآن جرجانی ص 108). به جای چیدن رسیدن میوه. (از تاج المصادر بیهقی) (از المصادر زوزنی)
رسیدن ثمر و هنگام درویدن رسیدن. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (آنندراج). رسیده شدن میوه. (ترجمان القرآن جرجانی ص 108). به جای چیدن رسیدن میوه. (از تاج المصادر بیهقی) (از المصادر زوزنی)
رسیدگی میوه و هنگام چیدن آن. (ناظم الاطباء). رسیدگی میوه. بلوغ. بالیدگی. رسایی. (یادداشت مؤلف) : چون زمان شباب و هنگام جوانی ایام از کهولت ینع و قطف ثمار به کبر سن و پیری رسد و ایام زمستان پای در دامن انزوا کشد. (ترجمه محاسن اصفهان)
رسیدگی میوه و هنگام چیدن آن. (ناظم الاطباء). رسیدگی میوه. بلوغ. بالیدگی. رسایی. (یادداشت مؤلف) : چون زمان شباب و هنگام جوانی ایام از کهولت ینع و قطف ثمار به کبر سن و پیری رسد و ایام زمستان پای در دامن انزوا کشد. (ترجمه محاسن اصفهان)
فجور کردن و متهم گردیدن، نرمی کردن مرد با زنان و معاشرت کردن با آنان به مغازله و ملاعبه. منه:خنع الرجل النساء، ذلیل و خاضع گردیدن. (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب). منه: خنع له خنوعاً، ای ذلیل و خاضع گردید مر او را
فجور کردن و متهم گردیدن، نرمی کردن مرد با زنان و معاشرت کردن با آنان به مغازله و ملاعبه. منه:خنع الرجل النساء، ذلیل و خاضع گردیدن. (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب). منه: خنع له خنوعاً، ای ذلیل و خاضع گردید مر او را
باز داشتن برکم بژکم باز گیری باز گری آب جوی ار ز بحر باز گری بحر را زان سپس شمر شمری (سنائی) (شمر حوض خرد و کوچک را گویند) خرچنگ خود دار خود داری کننده باز داشتن جلوگیری کردن، جلوگیری ممانعت: (معنی بخل از روی شرع منع واجب است از مال و بعرف و عادت منع فضل مال از محتاج) (کشف الاسرار 502: 2) یا منع تعقیب. جلوگیری بازپرس از تعقیب متهم
باز داشتن برکم بژکم باز گیری باز گری آب جوی ار ز بحر باز گری بحر را زان سپس شمر شمری (سنائی) (شمر حوض خرد و کوچک را گویند) خرچنگ خود دار خود داری کننده باز داشتن جلوگیری کردن، جلوگیری ممانعت: (معنی بخل از روی شرع منع واجب است از مال و بعرف و عادت منع فضل مال از محتاج) (کشف الاسرار 502: 2) یا منع تعقیب. جلوگیری بازپرس از تعقیب متهم