معنی یانع
یانع
((ن))
رسیده
تصویر یانع
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با یانع
یانع
یانع
رسیده، ویژگی میوۀ رسیده
فرهنگ فارسی عمید
یانع
یانع
ثمر رسیده، میوه رسیده، مقابل خام
فرهنگ لغت هوشیار
مانع
مانع
بازدارنده، گیر، راهبند
فرهنگ واژه فارسی سره
قانع
قانع
خرسند، خشنود
فرهنگ واژه فارسی سره
رانع
رانع
بازی کننده، تکان دهنده
فرهنگ لغت هوشیار
خانع
خانع
متهم، بدکار
فرهنگ لغت هوشیار
دانع
دانع
فرومایه و بخیل
فرهنگ لغت هوشیار
شانع
شانع
قبیح کننده، زشت کننده
فرهنگ لغت هوشیار
صانع
صانع
دست کار، پیشه ور، آفریننده
فرهنگ لغت هوشیار