ابزار جنگی از قبیل شمشیر، سپر، تیر، کمان، تفنگ و امثال آن ها مجموع زین، نمدزین، تنگ، دهانه و آنچه اسب را با آن می آرایند، آشرمه، زین و برگ، زین افزار، یراغ، ساز نوار بافته شده از مفتول های نازک فلزی
ابزار جنگی از قبیل شمشیر، سپر، تیر، کمان، تفنگ و امثال آن ها مجموع زین، نمدزین، تنگ، دهانه و آنچه اسب را با آن می آرایند، آشُرمِه، زین و بَرگ، زین اَفزار، یَراغ، ساز نوار بافته شده از مفتول های نازک فلزی
جمع واژۀ دقیق، به معنی باریک. (غیاث) (ناظم الاطباء) ، جمع واژۀ دقیقه، ریزه و تراشه. (ناظم الاطباء). - دقاق العیدان، ریزه های چوب. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و رجوع به دقاق شود. - دقاق الکندر، ریزه های کندر که از او متقشر گردد. (از تحفۀ حکیم مؤمن) (از مخزن الادویه). ، همم دقاق، همتهای فرومایه، گویند: لهم همم دقاق، أی خساس. (از ذیل اقرب الموارد از تاج) ، نام معاء سیم از امعاء سته، و نام دیگر آن لفایف است. (یادداشت مرحوم دهخدا). و رجوع به دقیق و امعاء و امعاء دقاق شود
جَمعِ واژۀ دقیق، به معنی باریک. (غیاث) (ناظم الاطباء) ، جَمعِ واژۀ دقیقه، ریزه و تراشه. (ناظم الاطباء). - دقاق العیدان، ریزه های چوب. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و رجوع به دُقاق شود. - دقاق الکندر، ریزه های کندر که از او متقشر گردد. (از تحفۀ حکیم مؤمن) (از مخزن الادویه). ، همم دقاق، همتهای فرومایه، گویند: لهم همم دقاق، أی خساس. (از ذیل اقرب الموارد از تاج) ، نام معاء سیم از امعاء سته، و نام دیگر آن لفایف است. (یادداشت مرحوم دهخدا). و رجوع به دقیق و امعاء و امعاء دقاق شود
هرزه گوی، (آنندراج)، ایغاغ، نمام، سخن چین، ساعی، (فرهنگ فارسی معین) : و فرمود که با آن جماعت بگوئید که از روی استحقاق و یاسای چنگیزخان که ایقاق کذاب را بکشند تا دیگر کسان اعتبار گیرند، (جهانگشای جوینی)
هرزه گوی، (آنندراج)، ایغاغ، نمام، سخن چین، ساعی، (فرهنگ فارسی معین) : و فرمود که با آن جماعت بگوئید که از روی استحقاق و یاسای چنگیزخان که ایقاق کذاب را بکشند تا دیگر کسان اعتبار گیرند، (جهانگشای جوینی)