- یفین
- پیر کلانسال
معنی یفین - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
نهبیده پنهانشده زیرخاک کرده مدفون، پنهان کرده
باور، بی گمانی
جمع سفینه، کشتی ها کشتی یونانی تازی گشته کاوه فانه چوب شکاف شکافنده چوب شکاف (تیر)
از جنس یخ، کنایه از بی عاطفه
پنهان شده در زیر خاک، مدفون، زیر خاک رفته
راست، طرف راست، دست راست انسان، قسم، سوگند
یمین غموس: سوگند دروغ
یمین غموس: سوگند دروغ
علم و اطلاع که پس از بررسی و استدلال و برطرف شدن شک و گمان حاصل شود، امری که واضح و ثابت شده باشد، بی شک و شبهه، بی گمان، در تصوف ایمان قلبی به عوالم غیب بدون هیچ شک و تردیدی
یقین داشتن: به راستی و درستی دانستن، مطمئن بودن
یقین دانستن: مطمئن بودن
یقین کردن: باور کردن و بی گمان پذیرفتن، مطمئن شدن
به یقین: یقیناً
یقین داشتن: به راستی و درستی دانستن، مطمئن بودن
یقین دانستن: مطمئن بودن
یقین کردن: باور کردن و بی گمان پذیرفتن، مطمئن شدن
به یقین: یقیناً
تثنیه کف دوخو دوهبک تثنیه کف دو کف دست
هر چیز ثابت و واضح و دانسته شده و اطمینان قلب باینکه چیزی که تعلق دارد موافق واقع میباشد
سوی راست، ایمن و امان
آب بینی
پیر کلانسال، گوساله چهار ساله
آب بینی، مف
تثنیه شریف پاک ووالا تثنیه شریف حرمین شریفین
جمع قایف در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع متکیف، شور مندان جمع متکیف در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات اینقاعده نکنند)