یعسوب ملکۀ زنبورعسل، کنایه از سرکرده، پیشوا، بزرگ قومملکۀ زنبورعسل، کنایه از سرکرده، پیشوا، بزرگ قوم تصویر یعسوب فرهنگ فارسی عمید
یعسوب پادشاه زنبوران عسل، مهتر زنبوران، میر ملکه، زنبور نرپادشاه زنبوران عسل، مهتر زنبوران، میر ملکه، زنبور نر تصویر یعسوب فرهنگ لغت هوشیار