- یعالیل
- جمع یعلول، سیاب ها گنبدک ها شتران دو کوهانه
معنی یعالیل - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کوشش، تکاپو، کار و جنبش، کنشگری، کنش وری
افسرها، بساک ها
جمع جعال
گمراهی
جمع اکلیل، افسرها بساک ها جمع اکلیل سر بندها تاجها افسرها
جمع تعلیم، آموزش ها جمع تعلیم
جمع تعلیقه، فرمان ها شهنویس ها جمع تعلیقه
به گونه رمن پنجه شاخه ها شاخه های کوچکی که بر سر یک شاخه روید، پاره پاره ها جامه های پاره، پریشان
جمع صعلوک، درویشان بی برگان، دزدان تازی
کاروکوشش بسیار، پرکاری، عمل به کار
اکلیل ها، تاج ها، افسرها، دیهیم ها، جمع واژۀ اکلیل
تعلیقه ها، آنچه بر حاشیه کتاب بنویسند، جمع واژۀ تعلیقه
گمراهی، راه خود را گم کردن، کنایه از از راه راست منحرف شدن
کوشش، پر کاری
جمع یعمر، بزغالگان میشزادگان
جمع یعقوب، کبک های نر
جمع یعفور، آهوان گوسالگان
Activity
atividade
деятельность
Aktivität
aktywność
активність
actividad
activité
attività
activiteit
गतिविधि
aktivitas
نشاطٌ
פעילות