جدول جو
جدول جو

معنی یزدگرد - جستجوی لغت در جدول جو

یزدگرد
(پسرانه)
خدای زمین، نام چند تن از پادشاهان ساسانی، نام چندتن از شخصیتهای شاهنامه از جمله نام آخرین پادشاه ساسانی (نگارش کردی: یهزدگورد)
تصویری از یزدگرد
تصویر یزدگرد
فرهنگ نامهای ایرانی
یزدگرد
(یَ گِ)
نام چندتن از سلاطین ساسانی است. (از یادداشت مؤلف). نام چندتن از پادشاهان ایران بوده هریک لقبی داشته اند. (انجمن آرا) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
یزدگرد
اسم علم برای مردان
تصویری از یزدگرد
تصویر یزدگرد
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از یزدجرد
تصویر یزدجرد
(پسرانه)
یزدگرد
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از یادکرد
تصویر یادکرد
یاد، ذکر، یادآوری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ریزگرد
تصویر ریزگرد
تودۀ عظیمی از ذرات بسیار ریز جامد مانند خاک، املاح، دود و امثال آنکه در جو پراکنده است و باعث تیره شدن هوا در نزدیکی سطح زمین می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بادگرد
تصویر بادگرد
تندرو، تیزرو، ویژگی اسب تندرو
رهگذر باد، بادگیر، بادرس، بادخن، خانۀ تابستانی، بادغر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هزدگند
تصویر هزدگند
کیسه ای غده مانند در زیر پوست شکم سگ آبی نر و ماده که در طب قدیم برای رفع تشنج و دردهای عصبی به کار می رفت، خزمیان، جند بیدستر، جند بیدست، خایۀ سگ آبی، آش بچگان، جند بادستر
فرهنگ فارسی عمید
(یَ جِ)
نام چند نفر از پادشاهان ساسانی. (ناظم الاطباء). معرب یزدگرد است. (از برهان) (یادداشت مؤلف). از آن جمله است یزدجرد پسر شهریار آخرین پادشاه سلسلۀ ساسانی:
سرآمد کنون قصۀ یزدجرد
به ماه سفندارمذ روز ارد.
فردوسی.
تا به خرمن خار یابی بر کلاه یزدجرد
تا به دامن خاک بینی بر سر نوشیروان.
نظامی.
نوشیروان کجا شد و دارا و یزدجرد
گردان شاهنامه و خانان و قیصران.
سعدی.
و رجوع به یزدگرد شود
ابن مهبذان الکسروی، کاتب در ایام معتضد خلیفه و ازکتب اوست: 1- کتاب فضائل بغداد و صفتها. 2- کتاب الدلائل علی التوحید من کلام الفلاسفه. (ابن ندیم ص 185)
لغت نامه دهخدا
(یَ خوا / خا)
دهی است از دهستان کاغۀ بخش دورود شهرستان بروجرد در 48 هزارگزی خاور دورود. سکنۀ آن 140 تن و آب آن از قنات است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(یَ گِ)
منسوب به یزدگرد که نام چندتن از پادشاهان ساسانی بود. (یادداشت مؤلف) ، یزدجردی: ماههای یزدگردی. (یادداشت مؤلف).
- تاریخ یزدگردی، ایرانیان پیش از اسلام، جلوس هر پادشاه را مبداء تاریخ قرار می دادند و چون دیگری به جای او می نشست باز مبداء تغییر میکرد و چون یزدگرد سوم آخرین پادشاه ساسانی است جلوس او را (632 میلادی / 11 هجری قمری) مبداء تاریخ گرفته اند که یازده سال در آغاز با سال هجری فرق داشته است ولی چون سال یزدگردی شمسی و سال هجری قمری بوده است هر سال یازده روز و هر سی و سه سال یک سال این دو مبداء از هم بیشتر فاصله می گیرند. چنانکه در تاریخ زیرین از کتاب ظفرنامه می بینیم:
ز هجرت شده هفتصد و سی و پنج
بر از رنج این نامه ام بود گنج
ز شه یزدگردی دو بر هفتصد
فزون گشته شد رهنمایم خرد
کتاب ظفرنامه کردم تمام
ز ما بر پیمبر درود و سلام.
(از التفهیم ص 237 و ظفرنامۀ حمداﷲ مستوفی به نقل احوال و اشعار رودکی ج 3 ص 1127).
و رجوع به تاریخ یزدگردی در همین لغت نامه شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از یزدجردی
تصویر یزدجردی
پارسی تازی گشته یزدگردی یا تاریخ یزدجردی. تاریخ یزدگردی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یزدجرد
تصویر یزدجرد
پارسی تازی گشته یزدگرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هزدگند
تصویر هزدگند
جند بیدستر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گردگرد
تصویر گردگرد
دائر زننده، دوران پیدا کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یزدگردی
تصویر یزدگردی
منسوب به یزدگرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میزگرد
تصویر میزگرد
جلسه مذاکره ای که در آن هر یک از شرکت کنندگان اجازه دارد در بحث شرکت کند و نظر خود را بیان دارد، مقام، مسند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از یادکرد
تصویر یادکرد
ذکر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از میز گرد
تصویر میز گرد
Roundtable
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از میز گرد
تصویر میز گرد
table ronde
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از میز گرد
تصویر میز گرد
meza ya mviringo
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از میز گرد
تصویر میز گرد
원탁
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از میز گرد
تصویر میز گرد
yuvarlak masa
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از میز گرد
تصویر میز گرد
meja bundar
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از میز گرد
تصویر میز گرد
গোল টেবিল
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از میز گرد
تصویر میز گرد
गोल मेज
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از میز گرد
تصویر میز گرد
okrągły stół
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از میز گرد
تصویر میز گرد
tavolo rotondo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از میز گرد
تصویر میز گرد
mesa redonda
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از میز گرد
تصویر میز گرد
runder Tisch
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از میز گرد
تصویر میز گرد
ronde tafel
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از میز گرد
تصویر میز گرد
круглий стіл
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از میز گرد
تصویر میز گرد
круглый стол
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از میز گرد
تصویر میز گرد
mesa redonda
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از میز گرد
تصویر میز گرد
圆桌
دیکشنری فارسی به چینی