- یخه
- یقه، آن بخش از لباس که دور گردن قرار دارد، گریبان
معنی یخه - جستجوی لغت در جدول جو
- یخه
- کاک، نوعی نان شیرینی خشک و نازک و لایه لایه، یوخه
- یخه
- یقه و گریبان
- یخه ((یَ خِ))
- گریبان، یقه، قسمتی از لباس که در دور گردن قرار می گیرد، یقه
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پتیاره (بلا)، جنگ
گریبان
مطلق
کلمه ایست که بهنگام دست یافتن بر فراغت و آسایش پس از رنج و ناراحتی گویند آخه، کلمه ایست حاکی از درد یا نا خوشی
زن همسر، خشم ریزه گوسپند
رها، آزاد، ول، ول شده
یله کردن: واگذاشتن، رها کردن،برای مثال گله کرد باید به گیتی یله / تو را چون نباشد ز گیتی گله (فردوسی - ۲/۳۱۸)
یله کردن: واگذاشتن، رها کردن،
خوشی و لذتی که هنگام جماع و در لحظۀ رسیدن به منتهای شهوت و تمتع به دست می دهد، ربوخه، برای مثال گرچه بدم مرد زیر میره در آن حال / همچو زن غر شدم ز یوخۀ رعنا (سوزنی - لغتنامه - یوخه)
تک، تنها، یگانه، بی همتا، بی نظیر
یکه خوردن: کنایه از تکان خوردن و حیرت کردن
یکه و تنها: تنها، به تنهایی
یکه خوردن: کنایه از تکان خوردن و حیرت کردن
یکه و تنها: تنها، به تنهایی
آن بخش از لباس که دور گردن قرار دارد، گریبان
کاک، نوعی نان شیرینی خشک و نازک و لایه لایه، یخه
یخ زده، منجمد مثلاً گوشت یخی، از جنس یخ مثلاً مجسمۀ یخی، یخ فروش، نوعی بستنی
نوعی جادوگری که ترکان و مغولان در جنگ ها با سنگ مخصوصی به نام یده انجام می دادند و معتقد بودند می توانند در هر فصل از سال برف و باران نازل کنند و باعث شکست دشمن شوند، سنگ یده، جدامیشیبرای مثال اشک را موی کشان بر سر مژگان آورد / کار سنگ یده از نالۀ نی می آید (صائب - ۷۸۴)
دام کوچک، زن چرک
شمغند زن بو گندو
یخ فروش فروشنده یخ
ژله و تگرگ را گویند
فرانسوی تازی گشته بنگرید به یاکت
اتصاف را رساند پاکیزه دوشیزه
گریبان، یخه
منفرد، تنها، یگانه
نان نازک ترکی کاک گونه ای نان
رها کرده شده، رها، متخلص، آزاد، مطلق
تگرگ، قطره های باران که در اثر سرد شدن ناگهانی هوا در ارتفاع کم به صورت دانه های کوچک یخ می بارد، آب بسته، ژاله، سنگک، پسنگک، سنگچه، سنگرک، شهنگانه، پسکک، شخکاسه برای مثال یخچه می بارید از ابر سیاه / چون ستاره بر زمین از آسمان (رودکی - ۵۰۹)
gelado
helado