جدول جو
جدول جو

معنی یج - جستجوی لغت در جدول جو

یج
دهی است از توابع سه هزار مازندران. (سفرنامۀ رابینو، بخش انگلیسی ص 107 و ترجمه فارسی ص 145)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مرداویج
تصویر مرداویج
(پسرانه)
مرد آویز نام سرسلسله امرای زیاری در قرن چهارم و پنجم
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از آرویج
تصویر آرویج
(پسرانه)
همیشه سبز، باطراوت، شاداب
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ریجینا
تصویر ریجینا
(دخترانه)
با شکوه، ملکه وار
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از خدیجه
تصویر خدیجه
(دخترانه)
نام همسر پیامبر (ص)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از فیلمنامه اوریجینال
تصویر فیلمنامه اوریجینال
فیلمنامه غیر اقتباسی یا اوریجینال (Original Screenplay) به فیلمنامه ای اطلاق می شود که بر اساس یک داستان یا منبع ادبی موجود، مانند رمان، نمایشنامه یا داستان کوتاه، نوشته نشده باشد. به عبارت دیگر، این فیلمنامه ها به صورت مستقل و بدون الهام از یک مصداق مشهور ادبی ساخته می شوند.
این نوع فیلمنامه ها معمولاً از ایده ها، تجربیات شخصی نویسنده فیلمنامه، یا موضوعات جدید و نو پیروی می کنند. آن ها می توانند داستان های اصیل و خلاقانه ای را به تصویر بکشند که تاکنون در هیچ رسانه ای مورد تبدیل یا اقتباس واقع نشده باشند.
این فیلمنامه ها می توانند از یک موضوع اجتماعی، فلسفی، عاطفی، یا حتی علمی تخیلی الهام بگیرند و به وسیله نویسنده ها و اسکرین وایترها به نمایش در آیند.
فیلمنامه ای که در اصل برای تولید فیلم نوشته شده و از روی یک کتاب یا نمایش نامه اقتباس نشده. فیلم نامه نویسان یا فیلم نامه های غیر اقتباسی را پیشاپیش می نویسند و یا قراردادی بر اساس خط قصه ای مشخص، می بندند.
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
(یَ)
جایز است. رواست.
- لایجوز، جایز نیست. روا نیست. ناروا. رجوع به لایجوز شود
لغت نامه دهخدا
(یَ زُ یَ)
رواست و روا نیست. روا و ناروا، کنایه از مسائل شرعی است:
یجوز و لایجوزستش همه فقه ازجهان لیکن
سرا یکسر ز مال وقف گشته ستش چو جوزائی.
ناصرخسرو.
که همی دانم یجوز و لایجوز
خود ندانی این که حوری یا عجوز.
مولوی
لغت نامه دهخدا
(یَ)
خماباد است از رستاق قاسان. (تاریخ قم ص 117)
لغت نامه دهخدا
اسم بسیجیدن، آماده کننده مهیا کننده، پوشنده ساز جنگ، کسی که سامان و استعداد کاری کند، اراده کننده قصد کننده
فرهنگ لغت هوشیار
آمادگی نیروی نظامی، ساختگی کارها وکار سازیها و ساخته شدن وآماده گردیدن باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بسیجی
تصویر بسیجی
آماده، مجهز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بسیجیدن
تصویر بسیجیدن
کار سازی کردن واستمداد نمودن، آراستن، حاضر کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بعیج
تصویر بعیج
شوی پرست نیکخواه شوی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استیجاب
تصویر استیجاب
سزاوار شدن
فرهنگ لغت هوشیار
به مزد گرفتن مزدوری گرفتن، سلاک کردن، سلاک داری اجیر کردن بمزد گرفتن مزدور را، اجاره کردن (خانه دکان و جز آنرا) توضیح استعمال بجای (استیجار) نادرست است
فرهنگ لغت هوشیار
منسوب به استیجار، نماز، روزه، حج استیجار یکه شخص مکلف به انجام آن باشدپس از مرگ با پرداختوجهی که شخصی را اجیر میکندتا فرائض مزبوره را از جانب میت بگزارد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استیجاف
تصویر استیجاف
شیدا گشتن، دل بردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استیجال
تصویر استیجال
مهلت گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اریج العرف
تصویر اریج العرف
خوشبوی معطر: ... همیشه نظیف الطرف اریج العرف یافته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ابریج
تصویر ابریج
پارسی تازی گشته شیرزنه خمره کره گیری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بسفایج
تصویر بسفایج
پارسی تازی شده بسپایک از گیاهان بسپایه بس پایک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یجوز
تصویر یجوز
روا، جایز
فرهنگ لغت هوشیار
جایز است و جایز نیست، جواز و عدم جواز: ودر تسمیه اجزاء و ارکان وتصدیر بحور و او زان و تقریر یجوز و لایجوز آن ناقل اند. لایجوزو لایجوز را اجل است علم عشاق رانهایت نیست. (مولوی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یجوز و لا یجوز
تصویر یجوز و لا یجوز
روا هست و روا نیست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گیج
تصویر گیج
مبهوت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از گیجی
تصویر گیجی
بهت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از زیج
تصویر زیج
آلماناک
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آخشیج
تصویر آخشیج
عنصر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آخشیج گری
تصویر آخشیج گری
آنتگونیزم
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پیجر
تصویر پیجر
پیجو
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از حوزه خلیج فارس
تصویر حوزه خلیج فارس
گرداگرد خلیج فارس
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تدریجا
تصویر تدریجا
کم کم
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ترویج
تصویر ترویج
رواگی، گسترش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بسیجیدن
تصویر بسیجیدن
تهیه
فرهنگ واژه فارسی سره