فیلمنامه غیر اقتباسی یا اوریجینال (Original Screenplay) به فیلمنامه ای اطلاق می شود که بر اساس یک داستان یا منبع ادبی موجود، مانند رمان، نمایشنامه یا داستان کوتاه، نوشته نشده باشد. به عبارت دیگر، این فیلمنامه ها به صورت مستقل و بدون الهام از یک مصداق مشهور ادبی ساخته می شوند. این نوع فیلمنامه ها معمولاً از ایده ها، تجربیات شخصی نویسنده فیلمنامه، یا موضوعات جدید و نو پیروی می کنند. آن ها می توانند داستان های اصیل و خلاقانه ای را به تصویر بکشند که تاکنون در هیچ رسانه ای مورد تبدیل یا اقتباس واقع نشده باشند. این فیلمنامه ها می توانند از یک موضوع اجتماعی، فلسفی، عاطفی، یا حتی علمی تخیلی الهام بگیرند و به وسیله نویسنده ها و اسکرین وایترها به نمایش در آیند. فیلمنامه ای که در اصل برای تولید فیلم نوشته شده و از روی یک کتاب یا نمایش نامه اقتباس نشده. فیلم نامه نویسان یا فیلم نامه های غیر اقتباسی را پیشاپیش می نویسند و یا قراردادی بر اساس خط قصه ای مشخص، می بندند.
فیلمنامه غیر اقتباسی یا اوریجینال (Original Screenplay) به فیلمنامه ای اطلاق می شود که بر اساس یک داستان یا منبع ادبی موجود، مانند رمان، نمایشنامه یا داستان کوتاه، نوشته نشده باشد. به عبارت دیگر، این فیلمنامه ها به صورت مستقل و بدون الهام از یک مصداق مشهور ادبی ساخته می شوند. این نوع فیلمنامه ها معمولاً از ایده ها، تجربیات شخصی نویسنده فیلمنامه، یا موضوعات جدید و نو پیروی می کنند. آن ها می توانند داستان های اصیل و خلاقانه ای را به تصویر بکشند که تاکنون در هیچ رسانه ای مورد تبدیل یا اقتباس واقع نشده باشند. این فیلمنامه ها می توانند از یک موضوع اجتماعی، فلسفی، عاطفی، یا حتی علمی تخیلی الهام بگیرند و به وسیله نویسنده ها و اسکرین وایترها به نمایش در آیند. فیلمنامه ای که در اصل برای تولید فیلم نوشته شده و از روی یک کتاب یا نمایش نامه اقتباس نشده. فیلم نامه نویسان یا فیلم نامه های غیر اقتباسی را پیشاپیش می نویسند و یا قراردادی بر اساس خط قصه ای مشخص، می بندند.
رواست و روا نیست. روا و ناروا، کنایه از مسائل شرعی است: یجوز و لایجوزستش همه فقه ازجهان لیکن سرا یکسر ز مال وقف گشته ستش چو جوزائی. ناصرخسرو. که همی دانم یجوز و لایجوز خود ندانی این که حوری یا عجوز. مولوی
رواست و روا نیست. روا و ناروا، کنایه از مسائل شرعی است: یجوز و لایجوزستش همه فقه ازجهان لیکن سرا یکسر ز مال وقف گشته ستش چو جوزائی. ناصرخسرو. که همی دانم یجوز و لایجوز خود ندانی این که حوری یا عجوز. مولوی
به مزد گرفتن مزدوری گرفتن، سلاک کردن، سلاک داری اجیر کردن بمزد گرفتن مزدور را، اجاره کردن (خانه دکان و جز آنرا) توضیح استعمال بجای (استیجار) نادرست است
به مزد گرفتن مزدوری گرفتن، سلاک کردن، سلاک داری اجیر کردن بمزد گرفتن مزدور را، اجاره کردن (خانه دکان و جز آنرا) توضیح استعمال بجای (استیجار) نادرست است
منسوب به استیجار، نماز، روزه، حج استیجار یکه شخص مکلف به انجام آن باشدپس از مرگ با پرداختوجهی که شخصی را اجیر میکندتا فرائض مزبوره را از جانب میت بگزارد
منسوب به استیجار، نماز، روزه، حج استیجار یکه شخص مکلف به انجام آن باشدپس از مرگ با پرداختوجهی که شخصی را اجیر میکندتا فرائض مزبوره را از جانب میت بگزارد
جایز است و جایز نیست، جواز و عدم جواز: ودر تسمیه اجزاء و ارکان وتصدیر بحور و او زان و تقریر یجوز و لایجوز آن ناقل اند. لایجوزو لایجوز را اجل است علم عشاق رانهایت نیست. (مولوی)
جایز است و جایز نیست، جواز و عدم جواز: ودر تسمیه اجزاء و ارکان وتصدیر بحور و او زان و تقریر یجوز و لایجوز آن ناقل اند. لایجوزو لایجوز را اجل است علم عشاق رانهایت نیست. (مولوی)