معنی گیج - فرهنگ واژه فارسی سره
واژههای مرتبط با گیج
گیج
- گیج
- کم هوش، سَرگَشتِه، حِیران، کالیوْ، پَکَر، گیج و گُنگ، آسیون، آسمَند، کالیوِه، والِهْ، کالیوِه رَنگ، مُستَهام، خَلاوِه، گیج و ویج، هامی، سَرگَردان
گیج و گنگ: حیران، سرگشته
گیج و ویج: سرگشته، حیران
فرهنگ فارسی عمید