معنی یتحمل - جستجوی لغت در جدول جو
یتحمل
شاید گمان می رود چه بسا
شاید گمان می رود چه بسا
تصویر یتحمل
فرهنگ لغت هوشیار
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر متحمل
متحمل
مجبور به تحمل رنج و سختی، بردبار، آنکه رنج و سختی را تحمل می کند، بار بردار
مجبور به تحمل رنج و سختی، بردبار، آنکه رنج و سختی را تحمل می کند، بار بردار
فرهنگ فارسی عمید
تصویر یحتمل
یحتمل
احتمال داده می شود، گمان می رود، شاید
احتمال داده می شود، گمان می رود، شاید
فرهنگ فارسی عمید
تصویر تحمل
تحمل
بردباری کردن، بردباری داشتن، طاقت آوردن، شکیبایی، بردباری
بردباری کردن، بردباری داشتن، طاقت آوردن، شکیبایی، بردباری
فرهنگ فارسی عمید
تصویر متحمل
متحمل
باربر دارنده و باربردار
باربر دارنده و باربردار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر یحتمل
یحتمل
شاید، مگر، ممکن است، ظاهرا
شاید، مگر، ممکن است، ظاهرا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر تحمل
تحمل
کوچ کردن، از منزل برداشتن
کوچ کردن، از منزل برداشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر متحمل
متحمل
((مُ تَ حَ مِّ))
بردبار، شکیبا، بردارنده بار
بردبار، شکیبا، بردارنده بار
فرهنگ فارسی معین
تصویر یحتمل
یحتمل
((یُ تَ مَ))
شاید، احتمال دارد
شاید، احتمال دارد
فرهنگ فارسی معین
تصویر تحمل
تحمل
((تَ حَ مُّ))
برتافتن، تاب داشتن، شکیب داشتن، توانایی، طاقت، شکیبایی، قبول رنج
برتافتن، تاب داشتن، شکیب داشتن، توانایی، طاقت، شکیبایی، قبول رنج
فرهنگ فارسی معین
تصویر تحمل
تحمل
بردباری، تاب
بردباری، تاب
فرهنگ واژه فارسی سره
تحمل
تَحَمُّل
تحمّلٌ
تَحَمُّلٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویر تحمل
تحمل
Tolerance
Tolerance
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تحمل
تَحَمُّل
tolérance
tolérance
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تحمل
تَحَمُّل
সহনশীলতা
সহনশীলতা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تحمل
تَحَمُّل
uvumilivu
uvumilivu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تحمل
تَحَمُّل
hoşgörü
hoşgörü
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تحمل
تَحَمُّل
관용
관용
دیکشنری فارسی به کره ای
تحمل
تَحَمُّل
toleransi
toleransi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تحمل
تَحَمُّل
忍耐
忍耐
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تحمل
تَحَمُّل
סַבלָנוּת
סַבלָנוּת
دیکشنری فارسی به عبری
تحمل
تَحَمُّل
सहनशीलता
सहनशीलता
دیکشنری فارسی به هندی
تحمل
تَحَمُّل
忍耐
忍耐
دیکشنری فارسی به چینی
تحمل
تَحَمُّل
ความอดทน
ความอดทน
دیکشنری فارسی به تایلندی
تحمل
تَحَمُّل
tolerantie
tolerantie
دیکشنری فارسی به هلندی
تحمل
تَحَمُّل
tolerancia
tolerancia
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تحمل
تَحَمُّل
tolleranza
tolleranza
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تحمل
تَحَمُّل
tolerância
tolerância
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تحمل
تَحَمُّل
tolerancja
tolerancja
دیکشنری فارسی به لهستانی
تحمل
تَحَمُّل
терпіння
терпіння
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تحمل
تَحَمُّل
Toleranz
Toleranz
دیکشنری فارسی به آلمانی
تحمل
تَحَمُّل
терпение
терпение
دیکشنری فارسی به روسی
تحمل
تَحَمُّل
برداشت
برداشت
دیکشنری فارسی به اردو