- یالانچی
- دروغ گو، بی بند وبار
معنی یالانچی - جستجوی لغت در جدول جو
- یالانچی
- ترکی دروغزن، بی بند و بار، ریسمان باز (و در ترکی دروغگو) بی بند و بار، ریسمان باز کسیکه دربالای ریسمان ضخیمی که بربالای دوچوب تیرمتصل واز دوسوی بزمین وصل شده کارهای شگفت انگیز کند
- یالانچی
- بی بند و بار، ریسمان باز
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ترکی ساز زن سازنده نوازنده ساز زن
سازنده، نوازنده، ساززن
پالان کوچک، لباس خشن جامه با حشو و ضخامت بیش از حاجت جامه زفت و گرم که در خور هوای بهار و تابستان نباشد
غارتگر
دالان کوچک، دهلیز کوچک
پالان کوچک
اسبی که اصیل نباشد اسب کندرو که لایق پالان باشد اسب و استر و جز آن که بر آن پالان نهند نه زین
قاصدان پیکان
اسبی که پالان بر پشت او بگذارند، اسب بارکش
نالان شدن نالیدن، بیماری ناخوشی: (پدرخداوندامروزازضعف ونالانی چنین است که پوشیده نیست)
اسبی که مخصوص بار و بنه بردن است، نه برای سواری
بیماری، ناخوشی